یک نوشته فقط به خاطره او

- راستش رو بگو، تا حالا هیچ عاشق شدی!؟
- منظورت اینه که...؟
- تو کاری به منظورم نداشته باش... طفره نرو، جواب سوال من، فقط یه کلمه س... آره یا نه؟
- خب راستش اینه که تا حالا واسم پیش نیومده، اما منظورم این نیست که هیچ وقت بهش فکر نکرده باشم یا با عاشق شدن مخالف باشم. اتفاقاؤ برعکس، به نظرم آدمای عاشق نسبت به بقیه آدما خوشبخت ترن یعنی می‌شه گفت به اون بلوغی که لازمش فاصله گرفتن از خودخواهی صرفه، رسیدن و از بقیه آدما با وجودترن.
- که این طور...! از کجا معلوم اونایی که عاشق هستن با وجودتر از بقیه باشن؟
- خب معلومه چون مهمترین خصوصیت یه آدم عاشق، گذشت در سخت ترین شرایط و محبت بی ریا و بدون انتظار به معشوقه. در واقع به نظر من اولش باید شهامت اینو داشته باشی که عاشق بشی، چون عاشق شدن و عشق ورزیدن شجاعت می‌خواد. بعدش هم اینکه اگر ناملایمتی یا حرفی و رفتاری دور از انتظار از کسی که دوستش داری، دیدی، حتی در بدترین شرایط نسبت به اون خوشبین باشی، بعد هم اونقدر به عشقت اعتماد داشته باشی که به خودت بقبولونی حتماؤ کاری که اون کرده به خاطر خیر و صلاحت بوده. از اینا گذشته وقتی می‌تونی بگی واقعاؤ کسی رو دوست داری و عاشقش هستی که اونو به خاطر خودش بخوای و به بهای داشتنش اسیرش نکنی، درست مثل مادری که بچش رو دوست داره چون پاره جیگرشه. اونقدر دوستش داره که نه ازش توقع جبران محبت رو داره و نه به خاطر شادی و رضایت خودش حاضره دست و پای عزیزش رو ببنده و اونو توی قفس مهرش زندونی کنه.
- تو این همه راجع به عشق فکر کردی، اونوقت تا حالا عاشق نشدی!؟
- راستش من همیشه عاشقم، عاشق خونوادم، عاشق دوستام، عاشق همه مردم، عاشق کارم، عاشق زیبایی ها، مثل گلها، مثل بچه ها... البته از همه بیشتر عاشق کسی هستم که مطمئنم اونم خیلی دوستم داره. کسی که هر چقدر ازش فاصله گرفتم یا قدرش رو کمتر دونستم و بهش بی وفایی کردم، اون نخواست با بی محلی یا کم محلی ازم انتقام بگیره. هر موقع اونو از خودم رنجوندم اگه به کمکش هم نیاز پیدا کردم، بیشتر از بقیه وقتا به دادم رسید. اگه جایی مجبور شدم دروغ بگم، اون آبروم رو خرید. اگه جایی هم به دست آوردن دل دیگران رو به راضی نگه داشتن اون از خودم ترجیح دادم، بازم ازم رو برنگردوند.
- فهمیدم، منظورت خداست. اما بجز اون گفتی همه مردم رو دوست داری، ببینم همه اونایی که دوستت دارن رو دوست داری یا حتی اونایی که باهات دشمن هستن رو هم خاطرشون رو می‌خوای!؟
- واسه من دوست و دشمنی وجود نداره. می‌خوای باور کن، می‌خوای نکن. اینو نمی گم که خودم رو آدم موجهی نشون بدم. البته پیش اومده که از دست بعضی ها برنجم اما من همه آدمارو دوست دارم؛ چون اونایی که دوستم دارن مسلماؤ من شانس
اینو داشتم که خوبی هامو بهشون ثابت کنم. اونایی هم که از من خوششون نمی یاد حتماؤ نتونستم اون طور که هستم خودمو بهشون بشناسونم. تازه قرار نیست که آدم محبوب همه باشه فقط کافیه سعی کنه همونی باشه که از این طور بودن به خودش بباله و افتخار کنه.
- ببینم نظرت راجع به دختر فراری ها چیه یا راجع به بقیه آدمای منفوری که جزو آدم بدا هستن؟ در نگاهش بی اعتمادی و ترس موج می‌زد. چشم به دهان من دوخته بود. می‌دانستم نمی شود چیزی را از او مخفی کرد. می‌گفت ۳۰ ساله است اما کمتر از آن نشان می‌داد. به هر حال او دختر سرد و گرم چشیده ای بود که راهش را نسبت به بقیه با آگاهی از عواقبش انتخاب کرده بود. درست یا غلط بودن مسیر و مقصد چیزی نبود که من بتوانم به خود اجازه تحلیل و تفسیرش را بدهم؛ چون هیچ وقت نتوانستم حتی برای لحظه ای خودم را به جای او بگذارم و نمی دانم اگر امثال من در شرایط و وضعیت امثال او بودند کدام راه را برای زندگی انتخاب می‌کردند. زندگی به من آموخته است که از ابتدا تا انجام عمل بسیار فاصله است و اصولا گاهی دقیق ترین و با ملاحظه ترین آدمها، که حتی به عنوان کارشناس و مطلع، برای امراض دیگران نسخه می‌پیچند، ناگهان برای مشکل خود از گرفتن یک تصمیم عاجلانه در می‌مانند. تنها چیز مسلم برای من آن است که، در زندگی شخصی ام از مواهب زیادی برخوردار بوده ام. البته مواقعی سختی هایی را از سر گذرانده ام اما به هر حال مجموعه «شرایط» آن گونه بوده که «من» را چنین پرورانده است.
برای اولین بار طی پنج سال گذشته احساس کردم از آن دختر سرگردان خجالت می‌کشم. احساس می‌کردم به خاطر هیچ چیز، من بر او رجحان ندارم.
این نوشته ادامه داره وقتی که بقیش رو اینجا نوشتم میفهمین موضوع اصلآ در مورد چی هست.




نظرات 14 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 22 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 08:06 ب.ظ

سلام همه چیز عالی بود پیش منم بیا

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 22 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 08:08 ب.ظ http://http://www.2khtarekhob.persianblog.com/

ناز خانوم پنج‌شنبه 22 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 11:39 ب.ظ http://nazkhanum.blogsky.com

قشنگ بود
ادامه بده

نغمه iranian sexy girl جمعه 23 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 11:46 ق.ظ http://naghmeh-s.blogsky.com

من هم لینکتو گذاشتم.

ناز خانوم جمعه 23 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 11:10 ب.ظ http://nazkhanum.blogsky.com

هرچی نوشتتو می خونم بیشتر وسوسه می شم بدونم چی می شه زودتر بقیشو بنویس

گندم زار جمعه 23 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 11:44 ب.ظ http://gandomzar.blogsky.com

سلام ... قشنگ بود آدمو جذب میکنه .. ادامه داره؟

من پیاز هستم شنبه 24 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 10:24 ق.ظ http://piazz.persianblog.com

سلام
از اینکه سر می زنی ممنومن
سعی می کنم بیشتر سر بزنم
واقعا شرمنده هستم چون به اینترنت دسترسی ندارم اما در اولین فرست به چشم.
تا هفته بعد صاحب خط تلفن می شویم.
بای

مسیه شنبه 24 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 12:22 ب.ظ http://aadde.blogsky.com

سلام

بعضی وقتا بعضی چیزا بی خودی معروف می شن یا مورد توحه قرار می گیرن ...

اما مسلما این وضع خیلی طولانی نخواهد یود ...

وبلاگ عادی هم همین طوره ..

ممنون که سرزدی و ممنون از لطفت .

متن قشنگتو دوست دارم یه بار دیگه هم سر فرصت بخونم پس فعلا ...

سربلند بمونی و ایرونی .

دانیال شنبه 24 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 03:38 ب.ظ http://zendooni.blogsky.com

میدونی هی بدبختی که ماها داریم اینه که فکر میکنیم اگه داریم تایید دیگران رو بدست میاریم پس حتما کارمون درسته و واس خودمون امتیاز حساب میکنیم. در حالی که تو این دنیا چیزی نیست که مطلق باشه! یعنی فقط وقتی میشه در مورد کسی قضاوت کرد که بشه بهش اشراف کامل داشت! که این تقریبا غیر ممکنه. بهترین قضاوت همیشه اونیه که کمترین اشتباه رو داره.جالب بود مطلبت.
لینکت رو گذاشتم تو سایت.یه کم که حالم بهتر بشه دوباره مینویسم. ممنون که سر زدی....

علی شنبه 24 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 09:57 ب.ظ http://ali1k.blogsky.com

سلام.شما عاشق نیستید؟!

bahar یکشنبه 25 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 04:38 ق.ظ http://nar1.persianblog.com

salam aliyh ghashang minevisi vali n seda zarabane ghalbo var dar chon adam mitarse..moafagh bashi.bye

دریا یکشنبه 25 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 06:44 ق.ظ http://daryadarya.blogsky.com

لینکمو داری و ممنونم برای لطفت. کلاس عشق گذاشتی واسه ملت؟

لاله یکشنبه 25 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 10:59 ق.ظ http://pargol.blogsky.com

...

قشقرق یکشنبه 25 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 01:50 ب.ظ http://arminy.blogsky.com

سلام چه برفی میاد اگر واقعا اومد من یه جایزه بزت میدم بعد میریم برف بازی منو از کجا پیدا کردی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد